توضیحات
نظارهگر یک شاهکار مرمریس هستید. تابلوی دیواری نفیسی در زمره آثار مینیاتور، که به دستان توانمند شهربانو ایزدی خلق شده است. این نقاشی زیبا برگرفته از یکی از آثار فاخر استاد محمود فرشچیان است که در نسخه اصلی با اکریلیک اجرا شده ولی هنرمندِ مرمریس، آن را با گواش نقش زده است. در این تابلو همهچیز حیرتانگیز است؛ از سویی شاهد تصویرگری آناتومیهای مختلف هستیم که هر یک با ظرافت، دقت، تیزبینی و هنرمندی تمام نقاشی شدهاند؛ از جمله آنها یک بانوی افسانهای است که گویی نشان کرده و برگزیده نیز هست چراکه سیمرغ محافظی بر دستش دارد. در کنار آن، پرندگانی زیبا و جذاب که در جای جای نقاشی در پرواز و رقصاند، آهوانی که هر یک مشغول چیزی هستند و دو خرگوش لطیف و خندانی که در گوشهای از تصویر برای خود عاشقانهای زمزمه میکنند؛ از سوی دیگر آوازی از رنگ و نور را میبینیم. چنان همه این رنگهای متنوع، در هم تنیده شدهاند که ما صرفا یک موسیقی دلنشین و چشمنواز میبینیم ولی وقتی به عمق جزییات آن خیره شویم دریای رنگی را در جز جز این نقاشی خواهیم دید. عجایب البته به همینجا ختم نمیشود. این تابلوی دیواری روایتگر تناسخ است. پدیدهای بحثبرانگیز و پیچیده، که یکی از مضامینی است که در برخی آثار برجسته استاد فرشچیان، نشانههایی از آن دیده میشود. در این تابلوی دیواری خاص، نقشی از عشق و مهر و دوستی در کنار تناسخ است. چیزی که به وضوح میتوان در تعامل پرندگان و حیوانات با هم دید. به طور مثال در گوشه نقاشی، صحنه عشق ورزی بین آهو و شیر را میبینیم. شیری که بعد از مرگش در کالبد یک ریشه درخت به زندگی بازگشته است. در سمت دیگر دو خرگوش را میبینیم که یکی از آنها انگار بوته گلی است. بوته گلی که بنظر میرسد روزی خرگوش بوده ولی الان با دیدن یارش در آن حوالی، بیش از این تاب دوری نداشته و خود را کشانده تا دچار دگردیسی شود و اینگونه دیدار تازه کند. این شاهکار مرمریس، در گوشه گوشه خود داستانی خوش رنگ و جذاب دارد که باید رمزگشایی شود.